به گفته خود حاج سید مهدی میرداماد همه چیز از آن جایی شروع شد که مادرش این دعا را در حق او از درگاه خداوند مسئلت کرد :

” پسرم دعا می کنم که در خانه امام حسین (ع) عزیز شوی. ”

سید مهدی در خانوادهایی مذهبی و سنتی به دنیا آمد. از همان دوره کودکی در جلسات مذهبی شرکت می کرد. در دوره نوجوانی مادرش را از دست داد اما تا همان زمان مادرش او را به حضور و عشق به خاندان عصمت و طهارت (ع) دعوت می کرد.

سید مهدی میرداماد در مصاحبه های خود اعلام کرده که در دوره راهنمایی و زمانی که مدرسه می رفته علاقه فراوانی به بازیگری داشته و تصاویر بازیگران مطرح آن دوره را جمع آوری می کرده است. او می گوید که مادرش با علاقه او به سینما موافقت نداشته و به سید مهدی می گفته که مادرت را راضی کن تا خدا از تو راضی باشد.

روزی از مدرسه برگشت و دید که مادرش تصاویر بازیگرانی که سید مهدی با شور و اشتیاق جمع آوری کرده بود را آتش زده است. سید مهدی می گوید تا با این صحنه روبه رو شدم بغض من ترکید و مادرم من را در آغوش خود گرفت و به من گفت که : با این عکسا تو عاقبت به خیر نمی شی.

از همان زمان ها تقریبا در مسجد محله خودشان سید مهدی به اجرای مراسم های مداحی و مولودی پرداخت و پس از هر اجرا با تشویق مادرش رو به رو می شد.

او درباره ازدواج خود می گوید که مراسمی برگزار کرده بسیار ساده و خودمانی و با مدیحه سرایی درباره ائمه اطهار که بسیار مورد علاقه خود او و همسرش بوده است. او اعتقاد دارد که بچه های مذهبی و هیئتی باید در برگزاری مراسم های خود به شدت توجه داشته باشند و از مراسم های تجملاتی دوری کنند.

به نظر سید مهدی جوانان باید زود ازدواج کنند و از مسائل مالی ترسی نداشته باشند. او درباره خود می گوید که در زمان ازدواج معلم بوده و هم شاگرد حوزه بوده است و برای کسب درامد کلاس تقویتی برای شاگردان برگزار می کرده است.